«لجبازی» تمام شد
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۹۹۹۷۷
به گزارش خبرنگار ایرنا، سالهاست که مالکیت ساختمان موزه گنجینه بابل موضوع مورد بحث حوزه علمیه شهرستان بابل و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران بود. به طوریکه طی چند مرحله این موضوع به دادگاه و مجموعه های حل اختلاف کشید و پس از آنکه حوزه علمیه بابل اسناد و مدارک مالکیت آن را رو کرد و صاحب این بنا مشخص شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از آن با توجه به اینکه این بنا جزو موقوفات حوزه علمیه به شمار می رود صاحب بنا پرداخت اجاره بها را برای اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران مشخص کرد تا موزه گنجینه بابل در این محل به فعالیت خود ادامه دهد.
در این مدت و بنا به اظهار نظر یکی از مسوولان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران، کوتاهی مجموعه در پراخت اجاره بهای بنا باعث شد تا بار دیگر پرونده این ساختمان باز شود و دادگستری مازندران ۱۴ فروردین امسال حکم تخلیه و پلمب موزه گنجینه بابل را صادر کرد.
پس از وارد شدن موضوع گنجینه بابل به این مرحله و جدی شدن تخلیه آن در هفته گذشته فرماندار شهرستان به این موضوع ورود کرده است و در همان روز های نخست صدور این حکم دستور برگزاری جلسه ای با حضور مدیریت حوزه علمیه بابل و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران را داد تا به یک موضع واحد ضمن به رسمیت شناختن مالکیت بنا، ساختمان به عنوان موزه حفظ شود.
البته بحث در خصوص موزه گنجینه بابل به زمان حاضر خلاصه نمی شود به طوریکه در سال ۱۳۹۴ نیز کشمش بر سر مالکیت این بنا بالا گرفته بود به طوریکه آنزمان در حالیکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بابل می گفت هیچ سندی مبنی بر وقفی بودن موزه گنجینه بابل وجود ندارد یا تاکنون ارائه نشده است، اداره اوقاف این شهر ادعا می کند این موزه وقف حوزه علمیه بابل است.
تصمیم نهایی گرفته شد
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران روز دوشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: پس از صدور حکم اخیر مبنی بر تخلیه و پلمب ساختمان این موزه، فرماندار شهرستان بابل جلسه ای برای تصمیم گیری و چاره اندیشی با دو نهاد حوزه علمیه بابل به عنوان مالک و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران به عنوان بهره بردار بنا برگزار شد.
مهدی عابدینی افزود: در این جلسه عدم پرداخت اجاره بهای چندین ساله ساختمان به حوزه عملیه بابل از جمله مواردی بود که مطرح شد و موضوع مورد اعتراض این نهاد قرار داشت.
وی ادامه داد: با صحبت ها و توافقات انجام شده مقرر شد که با قرارداد یکساله این ساختمان به اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران اجاره داده شود و این مکان به عنوان موزه گنجینه بابل در این ساختمان باقی بماند.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران پرداخت معوقات اجاره چندین ساله این اداره کل بابت اجاره این ساختمان نیز باید به حوزه عملیه بخش دیگری از تصمیمات اتخاذ شده است.
وی اعلام کرد: در حال حاضر میراث فرهنگی مازندران در انتظار اعلام میزان اجاره یکساله و معوقات اجاره بهای چندین ساله این اداره کل از سوی حوزه علمیه بابل است تا ضمن برآورد هزینه و تامین منابع مالی مورد نیاز این کار صورت بگیرد.
عابدینی اظهار داشت : تعطیلی و یا پلمب موزه از نظر اجتماعی تبعات خوبی ندارد و تمام تلاش فرماندار شهرستان بابل و همچنین اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران برای حفظ این بنا به عنوان موزه است.
در دوره صفویه با رشد و توسعه مذهب شیعه مدارس دینی زیادی در استان و از جمله شهرستان بابل ایجاد شد که مدرسه قادریه در بابل از جمله این مدارس دینی بود و مدرسه قادریه بابل تا دوره پهلوی اول دایر و فعال بود اما پس از آن در این دوره با گسترش شهرسازی این مدرسه و به همراه موقوفات تخریب و خیابان ها و بناها جدید ساخته شد.
در دوره پهلوی در بخشی از زمین این مدرسه که خالی از بنا بود ساختمان بلدیه یا همان ساختمان شهرداری ساخته شد و به سال ۱۳۰۷ برمی گردد و بعد از انقلاب این ساختمان تخلیه می شود.
در اوایل دهه ۷۰ و هنگام سفر مقام معظم رهبری به مازندران ایجاد موزه برای این استان به عنوان مطالبه مسوولان مطرح شد و جزو مصوبات سفر ایشان قرار گرفت و براساس تفاهم نامه شهرداری بابل این بنا با کاربری فرهنگی به میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال ۱۳۷۴ با تغییر کاربری در اختیار میراث فرهنگی بابل قرار داده شد.
در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین موزههای استان مازندران از محبوبیت قابل توجهی برخوردار است. موزه گنجینه بابل در تاریخ هشتم مرداد ۱۳۵۴ به شماره ۱۵۲۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. این مکان در سال ۱۳۷۵ با عنوان موزه گنجینه بابل برای بازدید عموم مردم قرار داده شد. حدود پنج سال پس از فعالیت این موزه در بخشهای مختلف برای بار دوم و در سال ۱۳۷۹ مورد بازسازی شیروانی و زیرزمین واقع شده و در سال ۱۳۸۲ به فعالیت خود ادامه داد.
استانها مازندران ۰ نفر فاطمه قنبری برچسبها گردشگری مازندران موزه بابلمنبع: ایرنا
کلیدواژه: گردشگری مازندران موزه بابل گردشگری مازندران موزه بابل صنایع دستی و گردشگری مازندران اداره کل میراث فرهنگی موزه گنجینه بابل حوزه علمیه بابل شهرستان بابل عنوان موزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۹۹۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت در ماجرای سنگلج جایز نیست!
یک فعال هنری و کارشناس میراث فرهنگی، با ابراز تاسف از وضعیت تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج، سکوت شهرداری را در این زمینه، نشانگر کمتوجهی به جامعه هنری دانست.
به دنبال تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج که نگرانیهایی را بابت امنیت این تماشاخانه قدیمی تهران ایجاد کرده، ابراهیم گلهدارزاده، فعال تئاتر و کارشناس میراث فرهنگی به ایسنا گفت: در این ماجرا سه مرحله بیسلیقگی رخ داده است. اولین نکته اینکه، پیش از تخریب ساختمان کناری تماشاخانه باید اطلاعرسانی میشد. اگر خانواده تئاتر و مخاطبان از پیش در جریان این تخریب بودند، نه این گونه دچار نگرانی میشدند و نه گروههای در حال اجرا متضرر میشدند اما در حال حاضر گروهی که مشغول اجرای نمایش خود بوده، دچار زیان شده. زیرا مخاطب برای حضور در تماشاخانه احساس ناامنی میکند و حق هم دارد چون وقتی ساختمان کناری با ابزارآلات سنگینی تخریب میشود، طبیعی است که هم گروه اجرایی و هم مخاطبان احساس ناامنی کنند. در حالیکه اگر از قبل اطلاعرسانی میشد، با این همه مساله مواجه نمیشدیم.
او ادامه داد: از سوی دیگر اگر پیش از تخریب، اطلاعرسانی میشد، کارشناسان میراث فرهنگی میتوانستند به اجرای بهتر این تصمیمگیری کمک کنند . آنان با اظهارنظرهای کارشناسانه خود به کل فرآیند این ساخت و ساز کمک میکردند اما بیخبری جامعه هنری و میراث فرهنگی، همه را دچار سوءتفاهم و سردرگمی میکند.
گلهدارزاده با اشاره به اینکه در مرحله تخریب هم اطلاعرسانی انجام نمیشود، افزود: حالا هم که ساختمان در حال تخریب است، باز هم هیچ گونه اطلاعاتی درباره چگونگی این تخریب اعلام نشده و هیچ ضمانتی بابت تامین امنیت تماشاخانه سنگلج داده نشده است. در تصاویری که از تخریب ساختمان مجاور منتشر شده، هیچ گونه سازه پشتیبانی که بتواند امنیت سنگلج را تامین کند، به چشم نمیخورد.
او با تاکید بر ضرورت حضور کارشناسان میراث فرهنگی در مراحل تخریب و ساخت و ساز ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج ادامه داد: با توجه به صحبتهایی که انجام شده، میراث فرهنگی نظارت چندانی بر این پروژه ندارد در حالیکه کارشناس میراث باید در طول اجرای پروژه در محل مستقر باشد تا جلوی آسیبهای احتمالی به تماشاخانه گرفته شود. اما متاسفانه معمولا اقدامات ما، بعد از وقوع فجایع و مشکلات رخ میدهد و جنبه پیشگیرانه ندارد.
گلهدارزاده اضافه کرد: در چنین پروژههایی معمولا پیمانکار هزینههای پشتیبانی را کاهش میدهد چون در صورت بروز هر حادثهای، بیمه را موظف به جبران آن میداند. بنابراین علاقهمند است کارش را با هزینه کم و سرعت بالا پیش ببرد در حالیکه نباید پیمانکار را رها کرد تا طبق دلخواه خود عمل و به امنیت ساختمان بیتوجهی کند.
مدیر پیشین مجموعه تئاتر شهر خاطرنشان کرد: درباره آینده این پروژه هم اطلاعرسانی نشده و معلوم نیست قرار است چه اتفاقی رخ بدهد در حالیکه هر گونه ساخت و سازی در مجاورت تماشاخانه سنگلج باید طبق قوانین ساختمانهای
ثبتشده در میراث ملی باشد و این شامل ارتفاع ساختمان مجاور و شکل و شمایل آن نیز میشود ولی ما اصلا نمیدانیم بعد از این تخریب، چگونه ساخت و سازی انجام خواهد شد.
او با تاکید بر وظایف شهرداریها در گسترش فضاها و فعالیتهای فرهنگی و هنری یادآوری کرد: همان گونه که توضیح دادم، در تخریب ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج در هیچ یک از سه مرحله پیش از تخریب، حین و بعد از تخریب، اطلاعرسانی انجام نشده و این برازنده شهرداری تهران که بر در و دیوار شهر اشعار شاعران بزرگ این کشور از سعدی تا دیگر شاعران نامدار معاصر را نصب و تلاش میکند خود را به عنوان یک چهره فرهنگی نشان بدهد، نیست. این رفتار ما را دچار تناقض میکند که آن اقدامات شهرداری، جنبه تبلیغاتی دارد.
او همچنین از سکوت شهرداری درباره انتقادها و هشدارهایی که بعد از تخریب این ساختمان مطرح شده، نیز ابراز تاسف کرد و افزود: این سکوت، یک بیسلیقگی بزرگ رسانهای است چراکه حتما باید درباره این موضوع اطلاعرسانی میشد. از سوی دیگر، ساختمان مجاور سنگلج سالها محل بحث بود تا با پیوستن به این تماشاخانه، ضمیمه سرانه فرهنگی تهران بشود. این موضوع در ادوار گوناگون شورای شهر، شهرداری و نیز ارشاد مورد بحث بوده و بزرگان هنر کشورمان خواستار اجرای آن بودند اما با تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه، همه تلاشها، پیگیریها و بحث و گفتگوها بینتیجه ماند.
گله دارزاده با تاکید بر اینکه شهرداری نباید از کنار مسائل فرهنگی به سادگی گذر کند، توضیح داد: در اقدام اخیر شهرداری در مجاورت سنگلج به نظر میرسد که شهرداری معتقد است این ساختمان متعلق به ماست و هر کاری بخواهیم با آن انجام میدهیم. در حالیکه در خاورمیانه تماشاخانههای قدیمی خیلی زیادی نداریم و سنگلج در کنار چند تماشاخانه دیگر در شهرهای دیگری کشورمان، جزو معدود تماشاخانههای قدیمی این منطقه از جهان است. چنین تماشاخانهای در هر کشوری به عنوان یکی از جاذبههای مهم گردشگری به شمار میآید. بیتفاوتی و تهدید این ساختمان از سوی نهادی که اشعار شاعران بزرگ را بر در و دیوار میزند، زیبنده نیست. بخصوص که فاصله تماشاخانه سنگلج تا شورای شهر و شهرداری فقط چند صد متر است.
این کارشناس میراث فرهنگی متذکر شد: بسیاری از شهروندان تهرانی به دلیل ویژگیهای بنای سنگلج با آن عکس یادگاری دارند یعنی این ساختمان، بخشی از خاطره جمعی مردم ما و جزو نمادهای شهر ما تلقی میشود. در تمام جهان، نهاد شهرداری، توجه خاصی به چنین نمادهایی دارد و خودش حافظ چنین بناهایی است اما حالا شهرداری ما ،خود، مسبب نگرانی خانواده فرهنگ و هنر و مخاطبان شده است.
گلهدارزاده با ابراز تاسف از سکوت شهرداری در پاسخ به انتقادات و نگرانی جامعه هنری در چند روز اخیر ادامه داد: درباره این موضوع مدام خبرهایی منتشر میشود ولی هیچ کسی پاسخگو نیست. مساله اصلی، یافتن مقصر یا خطاکار نیست بلکه تامین امنیت تماشاخانه سنگلج و رفع نگرانی جامعه هنری است و تنها جایی که میتواند این نگرانی را برطرف کند، خود شهرداری است ولی در هیچ یک از رسانهها، پاسخی از سوی این نهاد ندیدیم.
او در پاسخ به اینکه شاید این سکوت و پرهیز از اطلاع رسانی به این دلیل بوده که جامعه هنری را در عمل انجام شده قرار بدهند، توضیح داد: امیدوارم چنین نباشد و شفافسازی صورت بگیرد. از شهرداری که خود باید مراقب اماکنی مانند تماشاخانه سنگلج باشد و برای توسعه آن و دسترسی بهتر شهروندان به آن کوشا باشد، انتظار میرود هر چه زودتر این نگرانی را برطرف کند و این پاسخگو نبودن پسندیده شهرداری نیست. زیرا یا نشانگر بیاعتنایی به این همه پرسش و نگرانی است که زیبا نیست یا شاید برای رو به رو نشدن با مخالفتهای احتمالی است در حالیکه باید مساله را شفاف مطرح کنند. یا میتوانند مخالفان را قانع کنند یا باید مشکلات احتمالی را که از سوی آنان مطرح میشود، برطرف کنند تا پروژه با حداقلِ خطا جلو برود. بنابراین از هر زاویه که بنگریم، این سکوت نه مقرون به صرفه است نه منطقی و نشانگر بیتوجهی به خانوده زحمتکش و شریف تئاتر است و امیدوارم هر چه زودتر پاسخ بدهند.
انتهای پیام